به گزارش راهبرد معاصر؛مجلس یازدهم هشتم خرداد ماه سال 99 یعنی کمتر از دو هفته دیگر فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز می کند و نمایندگان مجلس دهم براساس قانون تا یک روز قبل از آغاز دوره جدید همچنان در مجلس حضور خواهند یافت. حضوری که نه تنها این روزها بلکه در چهار سال گذشته زیر ذره بین نگاه های مردم بود و متاسفانه عدم آگاهی نمایندگان از عمق نگاه مردم به عملکرد خود موجب شد تا مردم اعتراض خود را در عدم حضور جانانه در انتخابات اسفند ماه سال گذشته نشان دهند.محمد رضا محبوب فر جامعه شناس سیاسی و استاد دانشگاه در گفت و گو با راهبرد معاصر مجلس دهم را از زیر ذره بین ملت مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
جای تاسف دارد که در آخرین روزهای عمر مجلس دهم با این صراحت عملکرد نمایندگان مجلس دهم را در یک جمله خلاصه کنم که این مجلس، مجلس را از راس امور خارج کرد. عملکرد و چیدمان نیروهای سیاسی مجلس دهم به گونه ای بود که منجربه ناامیدی اجتماعی و بحران اعتماد اجتماعی در جامعه ایران شد. با آنکه مجلس خانه و عصاره ملت است و همیشه در هر نقطه ای از جهان در راس امور بوده وپیشرفت و توسعه جوامع نشان دهنده عملکرد مجلس آن کشورهاست، متاسفانه مجلس دهم نه تنها جناحی عمل کرد و کمترین وقعی به منافع ملی نداد بلکه نمایندگان این مجلس بیشترهیات رئیسه و رئیس مجلس را محور قرار داده بودند تا حمایت از منافع عمومی ملت! مجلس دهم به وضوح نشان داد که اصل رئیس و هیات رئیسه است نه مردم! و اکثر نمایندگان این مجلس نیز خادم و نماینده هیات رئیسه و رئیس بودند نه مردم! بیشتر نمایندگان مجلس دهم به روشنی نشان دادند که مطیع و فرمانبر رئیس و هیات رئیسه مجلس هستند، نه خادم ملت!
در حالی که در همه دنیا اولویت و مطالبه اصلی مجلس ها منافع و مصالح ملی است متاسفانه در این مجلس شاهد بودیم که اولویت و مطالبه اصلی این مجلس نه تنها مردم نبود، بلکه مشکلات اقتصادی کشور را هم که در دوران تحریم به شدت افزایش یافت به حال خود رها شد و نمایندگان کمترین فکری برای وضع قوانین لازم در داخل کشور برای افزایش سرمایه و مشارکت های اجتماعی در همه حوزه ها بخصوص رونق تولید به کار نگرفتند. سکوت مجلس دهم در برابر بسیاری از مسائل و زیاده خواهی های دشمنان خارجی و داخلی با از دست دادن پتانسیل کشور برای عبور بی هزینه از تحریم های آمریکا توام شد، لذا شاهد شکل گیری بی اعتمادی اجتماعی و از دست رفتن سرمایه اعتماد مردم به کل حاکمیت شدیم.
قطعا عامل اصلی عدم اقبال مردم برای حضور پرشور در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه سال 98 عملکرد نامطلوب و ناکارآمد مجلس دهم بود. عملکرد نمایندگان مجلس دهم به قدری زیر سوال است که برای اولین بار در عمر چهل ساله جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیک که فقط 42 درصد از واجدان شرایط پای صندوق های رای حاضر شدند و مابقی " نه" بزرگ خود را با عدم شرکت در انتخابات به گوش نمایندگان مجلس دهم و همه مسوولانی که مردم محور نیستند رساندند.
مجلس دهم اولویت ونگاه اقتصادی به جامعه ایران و کشور نداشت، بنحوی که می توان گفت مجلس دهم اراده ای برای اداره و مدیریت کشور از خود نشان نداد و نسبت به این موضوع مهم بی توجه بود. مجلس دهم هیچ برنامه تحولی در خصوص خود مجلس، وظایف نمایندگان مجلس و همچنین نگاه تحول خواهانه ای حتی بیرون از مجلس نداشت. در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز شاهد چنین روندی بودیم. قطعا به جرات می توان گفت در مجلس دهم هیچ آثاری از همکاری و برادری در حل مسائل مردم برای خروج از بحران های اقتصادی و مالی ناشی از تحریم ها و سوء مدیریتی دولت دیده نشد، حتی درباره مهمترین مسائل کشور در بین نمایندگان اختلافات فاحش و بزرگی وجود داشت. این مجلس متاسفانه فاقد هرگونه راهبرد مشخصی بود، تمام آنچه از مجلسی های دهم دیده شد موضوع استیضاح و برکناری وزرا بود اما همین مجلس هیچ راهبردی برای جایگزینی وزیری کارآمد و موثر به جای قبلی از خود بروز نداد. بیشتر می توان گفت مجلس دهم چار روزمرگی شد و از مهمترین مسائلی که امروز جامعه ایران را تهدید می کند غفلت کرد.
نکته دیگر مجلس دهم یک مجلس بی خاصیت بود، قطعا چنین مجلسی نمی تواند خانه و نماینده ملت باشد و مجلس بی خاصیت به هیچ وجه نمی تواند در راس امور کشور قرار داده شود. مجلس دهم علی رغم اینکه نمایندگانی از طیف های مختلف به ویژه دو طیف اصلی داشت اما تک صدا بود، به این معنا که صدای مردم دراین مجلس شنیده نشد، لذا با جرات می توان گفت بنای اصلی مجلس دهم بر بازی های سیاسی و خاص جناحی گذاشته شد که رئیس و هیات رئیسه طراحان اصلی آن بودند، طراحانی که آتش به جان سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی مردم به مجلس انداختند.
مجلس درخصوص تصویب قوانین وارایه راهکارها و برنامه هایی که می توانست تحریم شکن باشد و تحریم ها علیه جمهوری اسلامی را پشت سر بگذارد بسیار ضعیف عمل کرد، مسلما مجلسی که دچار روزمرگی شود به مهمترین وظایف خود اهمیتی نمی دهد. مجلس دهم مجلس زد و بند بود این زد و بند از نهادهای رسمی و غیر رسمی و از خارج از مجلس بر نمایندگان تحمیل می شد. درچنین شرایطی مجلس ضعیف عمل می کند و نمی تواند به وظایف اصلی خود عمل کند، لذا مجلس دهم به تبع چنین وضعی در مقابله با فساد سیستماتیک موفق نبود. مجلسی که از طریق هیات رئیسه و صفی از نمایندگان با روش زد و بند اداره می شود نمی تواند با فساد مقابله کند بلکه خود نیز مولد فساد خواهد بود. قطعا نمایندگان مجلس یازدهم با تغییر روش ها و عملکردی به نفع عموم جامعه می توانند اعتماد از دست رفته مردم به مجلس را بازگردانند. لذا نمایندگان مجلس یازدهم برای برون رفت از این وضعیت باید اولویت کاری خود را بر حل مشکلات مردم قرار دهند تا اعتماد از دست رفته مردم یک بار دیگر به مجلس شورای اسلامی و به حاکمیت احیا شود.